مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:24504 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:20

چرا بايد از خدا ترسيد؟
1- ابتدا بايد توجه كنيم كه معناي ترس از خدا چيست؟ ترس از خدا به معناي ترس از مسؤوليت هايي است كه انسان در برابر او دارد. ترس از اين كه در اداي رسالت و وظيفه خويش كوتاهي كند و به خوبي انجام وظيفه نكند و به عبارتي ترس از گناهان خود است. حضرت علي(ع) در اين زمينه مي فرمايد: {Hولا يخافنّ الا ذنبه H}؛ {Mهيچ يك از شما ترس نداشته باشد مگر از گناه خويش M}، {V(نهج البلاغه، كلمه 82)V}. 2- سرچشمه هاي ترس از خدا چيست؟ ترس از خدا سرچشمه هاي مختلفي دارد به قرار ذيل: الف) همان اعمال ناپاك و افكار آلوده سبب ترس مي گردد. ب ) مقربان به خاطر قرب به ذات پاكش كمترين ترك اولي و غفلت مايه وحشت آنها مي شود {V(اين دو مورد را خوف از تقصير گويند)V}. ج ) گاه مقربان هنگامي كه به تصور آن ذات نامحدود و بي پايان را مي كنند و در مقابل به قصور رذاتي خود نظر كرده وحالت خوف به آنها دست مي دهد (خوف از قصور) خداوند در اين زمينه مي فرمايد: {A{/Bاَلَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اَللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ {w3-8w}{I8:2I}*/}A}؛ {Mآنها كساني هستند كه وقتي نام خدا برده مي شود دلهايشان مملو از خوف پروردگار مي گردد»،M} {V(حج، آيه 36)V}. 3- بهتر است در اينجا اشاره به فرق ميان خوف و خشيت بكنيم بدين صورت كه: 1- برخي مانند راغب اصفهاني گفته اند: فرق ميان اين دو اين است كه خشيت خوفي است كه توأم با تعظيم و بيشتر از دانايي ناشي مي شود. لذا خداي سبحان آن را به علما اختصاص داده مي فرمايد: {H{/Bإِنَّما يَخْشَي اَللَّهَ مِنْ عِبادِهِ اَلْعُلَماءُ{w11-16w}{I35:28I}/}H}». 2- بعضي نيز گفته اند: خوف هم از امر ناخوشايند حاصل مي شود و هم از ناحيه كسي كه ممكن است اين ناخوشايندي را به آدمي برساند. هم گفته مي شود: من از مرض خوف دارم و هم گفته مي شود: من خوف دارم از اين كه فلان چيز مريضم كند. برخلاف خشيت كه تنها از آورنده شر است و لذا گفته مي شود: «خشيت اللَّه؛ من از خدا ترسيدم» ولي گفته نمي شود: «خشيت المرض؛ از مرض ترسيدم». 3- برخي هم مانند علامه طباطبايي مي فرمايند: ظاهراً فرق ميان آن دو اين است كه خشيت به معناي تأثير قلبي از اقبال و روي آوردن شرح يا نظير آن است و خوف به معناي تأثير عملي انسان است به اين كه از ترس در مقام اقدام برآمده وسايل گريز از شر و محذور را هم فراهم سازد. هر چند كه در دل متأثر نگشته، دچار هراس نشده باشد. آنگاه علامه در مقام استدلال بر مدعاي خويش چنين مي آورد: و لذا مي بينيم خداي سبحان در توصيف انبيا مي فرمايد: {A{/Bوَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اَللَّهَ {w7-12w}{I33:39I}/}A}، {V(احزاب، آيه 39)V} و ترس از غير خدا را از ايشان نفي مي كند و حال آن كه خوف را در بسياري از جاها براي آنان اثبات نموده از آن جمله مي فرمايد: {A{/Bفَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسي {w1-5w}{I20:67I}/}A}؛{M در خود احساس ترس نمودM}، {V(طه، آيه 67)V}. و نيز مي فرمايد: {A{/Bوَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً{w1-6w}{I8:58I}/}}A؛ {Mو اگر از مردمي ترس خيانتي داشتي M}، {V(انفال، آيه 58 - ترجمه الميزان، ج 11، ص 525)V}. 4- بين خداترسي و آگاهي ارتباط تنگاتنگ حكمفرماست. به علت اين كه خداترسي نتيجه هدايت به سوي خداست، هر چقدر معرفت انسان به خدا از عمق بيشتري برخوردار باشد به آن اندازه ترسش هم عمق پيدا مي كند. اساساً بايد گفت هرگز خشيت بدون معرفت حاصل نمي شود و لذا در آيه 28 سوره فاطر مي خوانيم: {A{/Bإِنَّما يَخْشَي اَللَّهَ مِنْ عِبادِهِ اَلْعُلَماءُ{w11-16w}{I35:28I}/}A} به همين جهت بايد گفت خوف ناشي از معرفت شرط اول بهشتي شدن است. 5- همان طور كه انسان در عيان از خدا مي ترسد، در نهان نيز بايستي از او بترسد. زيرا تا در دلي خوف خدا نباشد و در نهان و آشكار احساس مراقبت يك نيروي معنوي برخورد نكند، انذارهاي انبيا و اوليا بي اثر خواهد بود. براي همين است كه خدا مي فرمايد: {A{/Bإِنَّما تُنْذِرُ اَلَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ {w22-27w}{I35:18I}/}A}؛ {Mتو فقط كساني را انذار مي كني كه از پروردگار خود در غيب و پنهاني مي ترسندM}، {V(فاطر، آيه 18)V}. باز در اوصاف بهشتيان مي فرمايد: {A{/Bمَنْ خَشِيَ اَلرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ {w1-4w}{I50:33I}/}A}؛ {Mهمان كسي كه از خداوند رحمان در نهان بترسدM}، {V(ق، آيه 33)V}. همانند داستان حضرت يوسف و زليخا. علت ترس انسان از خدا نخست متذكر مي شويم كه خداوند متعال در موضوع ترس دو تعبير مختلف دارد: گاهي مي فرمايد: كسي كه از پروردگارش بترسد مانند {H{/Bمَنْ خَشِيَ اَلرَّحْمنَ {w1-3w}{I50:33I}/}H} و گاهي هم مي فرمايد: كسي كه از مقام پروردگارش بترسد مانند: {A{/Bوَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ {w1-6w}{I79:40I}/}A}، {V(نازعات، آيه 40)V}. 1- مفسرين درباره اين كه منظور از مقام چيست سه احتمال داده اند: الف) منظور مواقف قيامت است. ب ) مراد علم خداوند و مقام مراقبت او نسبت به همه انسان ها است. ج ) مقصود مقام عدالت اوست چرا كه ذات مقدس او مايه خوف نيست. 2- در اين كه خوف از مقام پروردگار چيست، در ميان مفسرين از چهار احتمال سخن گفته شده است: الف) خوف از مواقف قيامت و حضور در پيشگاه او براي حساب است. ب ) خوف از مقام علمي خدا و مراقبت دائمي او نسبت به همه انسان ها است. ج ) منظور ترس از خداست نه به خاطر آتش دوزخ و خوف از فوت لذت هاي نفساني در بهشت (طمع در نعيم بهشت)، بلكه تنها به خاطر مقام پروردگار و جلال او خائف است. د ) منظور از مقام پروردگار مقام عدالت اوست و خوف از عدالت نيز بازگشت به خوف از اعمال خود انسان مي كند، {V(ترجمه تفسير الميزان، ج 19، ص 216)V}. 3- علامه طباطبايي در تفسير مقام مي فرمايد: كلمه مقام مصدر ميمي و به معناي قيام است كه به فاعل خودش يعني كلمه (رب) اضافه شده و مرادبه قيام خداي تعالي عليه وي اين است كه خداوند هنگامي كه بنده اش عملي انجام مي دهد بالاي سرش ايستاده و ناظر عمل او است، اما نه ايستادن يك كارفرما و سركارگر بالاي سر كارگر، بلكه معناي قيام خدا احاطه و علم خدا است به آنچه بنده مي كند و ضبط عمل بنده و جزا دادن به وي است. آنگاه ايشان به تفسير چگونگي خوف از مقام پروردگار بدين صورت مي پردازند. بايد بگوييم خوف هم مانند عبادت مراحلي دارد و خوف در آيه فوق ظهور در هيچ يك از اين دو قسم خوف؛ يعني، خوف از عذاب و خوف از فوت لذت هاي نفساني در بهشت ندارد. چون خوف از آگاهي خدا و نيز خوف مقام پروردگار تأثير خاصي است كه براي بنده بدان جهت كه بنده است و در برابر ساحت عظمت و كبريايي مولايش حقير و ذليل است به دست مي دهد و باعث مي شود آثاري از مذلت و خواري و اندكاك در قبال عزت و جبروت مطلقه خداي تعالي از او ظهور كند و اين معناي از خوف همان خوفي است كه خداي تعالي ملائكه مكرمين را بدان ستوده است با اين كه ملائكه معصوم هستند، {V(ترجمه الميزان، ج 19، ص 216)V}.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.